جدول جو
جدول جو

معنی فسانه پرداز - جستجوی لغت در جدول جو

فسانه پرداز
(دَ / دِ)
افسانه گوی. افسانه سرای:
صاحب خبری فسانه پرداز
زین قصه چنین خبر دهد باز.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افسانه پرداز
تصویر افسانه پرداز
کسی که افسانه ای می سازد یا می نویسد، گویندۀ افسانه
کنایه از کسی که حرف دروغ و باورنکردنی بزند
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید
(کَ نَنْ دَ / دِ)
کسی که سرگذشتها و قصه ها را مرتب و منظم میسازد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ جَ)
ترکیب کننده آوازها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ اَ کَ دَ / دِ)
آنکه از اسباب خانه توجه میکند. (ناظم الاطباء) ، نوکر. خدمتکار، مسرف. (ناظم الاطباء). کنایه از کسی که هرچه داشته باشد همه را پاک بباد دهد، خواه از آن خود باشد خواه از آن دیگر. مقابل خانه نگهدار. (از آنندراج) :
همه خوشه چینند و من دانه کار
همه خانه پرداز و من خانه دار.
نظامی.
مجردرو خانه پرداز باش
جوانمرد دنیابرانداز باش.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترانه پرداز
تصویر ترانه پرداز
ترکیب کننده آوازها
فرهنگ لغت هوشیار
داستانسرا، قصه سرا، قصه گو
فرهنگ واژه مترادف متضاد